این چالش خیلی خیلی خیلی...سوکیوت والبته سخت بودش*--*ولی دلم میخواست جوابای چوی زینب دمدمی روبدونم!
خیلی نیاز داشت روشون فکر کنم.ولی دوست داشتنی بودن!❤
بالاخره منم توش شرکت کردم^-^

1. دوست داری چه چیز دنیای مجازی واقعی بشه؟
اصلا نمیدونم باید چه جوابی بدم!
(مسئله یی که درخودم میگم آزار دهنده ست دقیقا همین بودXD)

 2. کدوم شخصیت تو فیلم ها یا برنامه کودکاست که اداشو در میاری یا صداشو تقلید میکنی؟ 
زیادن اینا.توتقلید صدا خوبم البته فقط از نظر خودمXDولی خب صدای اونایی که گنگشون بالاست رو نمیتونم تقلید کنم!
*وی خودش را تیکه تیکه کرده است ونتوانسته ذره ای شباهت به صدای وایولت اورگاردن درخودش به وجود بیاورد وکلا شکست عشقی خورده است از این مسئله:///*
اصلا مگه میشه صدای ویس اکترهای ژاپنی رو تقلیدکرد؟
*اونایی که وایولت رونمیشناسن...همون صدای میکاسا رومیگمTTولی این صدافقط به وایولت من میاد وبس!

3. چه ساعت یا ساعت هایی توی طول روز حس بهتری بهت میده؟
لحظه ی طلوع آفتاب....اون زمان دوست دارم همه ی دنیاروبغل کنم*--*
و در درجه ی بعدی شب.پرستاره وباشکوه.


 4. تا حالا پیش اومده توی حال خودت باشی و یه کاری کنی بعد یکی ببینه و خجالت بکشی؟ ( تعریف کن ) 
آره آره آره.هزار وپونصد باااااار.اه خدای من.
نخیر.میشه تعریف نکنم؟؟

5. وقتی بچه بودی اغلبا کجاها بازی می کردی و چجوری؟بازی هایی که تو بچگی می کردی رو تعریف کن. 
بچگیممممم...باورتون میشه یادم نمیاد؟•--•خیلی وقته بع بچگیم فکر نکردم!
اون اوایلش که اصفهان بودیم که هیچی.همش توخونه بودم تواتاق خودم تنهایی‌.
بعدش که برگشتیم شهرخودمون...اممم بیشتر با پسرخاله م بازی میکردم.آره اون موقع ها خیلی صمیمی بودیم.بازی های اختراعی از خودمون درمیووردیم بدجوری هم احمقانه وخنده دار بودن.چه کنیم خب بچه بودیم دیگه.
من میخوام اون موقع ها روTTباورتون میشه حتی یک درصد هم تغییر نکردم؟

6. آسمون توی ذهنت چه شکلیه؟ 
انواع مختلفی داره:)
یه آسمونی بارونی...ازهمون بارون بهاری ها هستا که از پشت شیشه ی خونه ی مامان بزرگم توی اصفهان دارم نگاهشون میکنم...آخ آخ!
یه آسمون صاف وپهن وآبی بعد از ظهری...با چند تا ابر یکدست...باشکوه وآروم*-*
ویه آسمون پر ستاره،وجادویی وخیال انگیز!!!نیلی رنگ!

7. سه تا وسیله یا چیز ( شیء) که دوست داری داشته باشی؟
خب....کتاب فروشی شب خوب وآقای کتاب فروش رو=)))دوست دارم برم باهاش حرف بزنم❤
یه کیوت کوچولو(تورو خدا...میخوام!منظورم بچه نیست.یکی از همین کیوت کوچولو ها که چشمای درشت دارن،که جون هم داشته باشه)
نمیدونم چرا الان چیزی یادم نمیاد.یعنی من هیچی واقعا نمیخوام؟انقدر قانع تاحالادیده بودید؟انقدر راضی؟انقدر خوشبخت؟•---•
اومممم استعداد نویسندگی هم میشه؟یا اعتماد به نفس؟یا یدونه دوست؟
چراخب‌.بچه.این هم حسابه؟آخه این زیاد فرقی با مورد قبلی نداره.بهرحال من همه ی اون لیست طوماری بچه هایی که میخوام به فرزندخوندگی بگیرمشون باکتاب و میخوام!


 8. خودتو با چند تا اتفاق یا چیز ساده توی زندگی توصیف کن. 
خنده های ازته دل
اشککککککککک
اشعه های صبحگاهی ورگه هایی از نور که توی خونه پاشیده شده...
شبنم روی گلبرگ...
لحظه ی بیرون اومدن خورشید.
گلخونه ی ساکت.

صدای هیس هیس چای توی قوری.
صدای چک چک آب.
آسمون شب وستاره ها.
سکوت.
وبازهم گریه.
تازه چیزای خیلی بیشتری هم هست ولی بنظرم همین قدر کافیه.


9.اغلب اتاق یا لباست بوی چی میده؟
اتاقم که بوی هیچی نمیده...ولباسام هم‌...نه من از اون آدمایی نیستم که بوی مخصوص خودمو داشته باشم.یا بوی عرق میدن یا بوی شوینده همین:///آره همین قدر عادی ومعمولی وخسته کننده!


 10. کدوم شخصیت تاریخیه که براش ارزش زیادی قائلی؟
اهل بیت^___^
غیر از اوناهم خیلی زیاد هستن ومن فعلا نمیدونم از کجاشروع کنم.چون از شرق وغربن.


 11. تا حالا شده توهم بزنی و یه چیزی رو یا اشتباه بشنوی یا حس کنی یا ببینی؟ ( یکیشو تعریف کن ) 
انقدر زیاد پیش اومده که...همش فکر میکنم دارم دیوونه میشم!


12.اغلب همراه با غذا چی میخوری؟
هرچی باشه آقا.ماست وترشی خیلی میچسبه.شربتم همین طور.سالاد...کلا پاسفره ای خیلی بهتر ازخود غذاست😋


 13. اگه بتونی یه جای دیگه زندگی کنی اون کجاست؟ 
اممممم همین جارو دوست دارم چون هیچی رو با اصفهان عوض نمیکنم ولی بجز اون...سرزمین قصه ها^-^


14. یه جمله به یک آدم فضایی توی یه سیارۀ دیگه بنویس! 
راستش عاشق جمله ی موچی شدم:سلام آدم فضاییD:
ولی خب غیر از اون...چون بعضی آدم فضاییا شخصیت های خودم وبعضیاشونم شخصیت های هما[دوستم]هستن...خیلی حرفا باهاشون دارم.
آهان یکیش اینه: باورت میشه پایان داستانتو یادم رفت؟چقدر خوب بود ولی چرا هیچیش یادم نیست؟قرار بود به عشقت برسونمت؟یا یه جدایی زیبا؟یا اصلا بمیره؟^--^


15. آخرین آهنگی که گوش دادی؟ 
اسمشو بلد نیستم باورتون میشه؟
ولی مگه من چیزی به جز بیلی آیلیش گوش میکنم؟


16. اولین پیامی که توی بیان برای کسی نوشتی ( خصوصی یا عمومی فرقی نمی کنه - اگه دوست داشتین اسم شخص رو هم بگین )
صد درصد اولیش برای نیلوفر بوده ولی به خدا جزئیاتش یادم نمیاد:///راجبه دونگی بود.


 17.آخرین چیزی که به خاطرش ذوق کردی؟
آهای شخصیه:/
عام نه اون موقعی که اینو نوشتم شخصی بودالان فرق کرده‌.خب آخرین چیزی که بابتش ذوق کردم این بوده که به خانمmهدیه مو دادم بالاخره^^وازش خوشش اومد وخیلیم ازش تعریف کرد.منم رفتم توهوا‌.خیلی دلم میخواست یه بار تشکرمو بهش نشون بدم‌!مووووچ!مبارکت باشه استاد اصلا هم قابل یه تارموت رونداره.


 18. اسم چند تا از وسیله هایی که خیلی ازشون استفاده میکنی؟ 
تبلت،عاااااام خودکار ودفترام وکتابام.آره به غیر از اینا وسیله ی دیگه ای نیست معتادش باشم!


19. یه اعتراف به دنبال کننده های وبت کن!
هیچ اعترافی ندارم!


 20. چقدر طول کشید تا چالش رو جواب بدی؟
چندروز!


حالا بریم سراغ چالش دوم[سوم]
این یکی کیوت تره*----*


1. خودت رو از لحاظ چهره و ظاهر توصیف کن. 
اممم خب چطوری باید بگمممم...موهام کوتاه ومواج وتابالای شونه ست...مدل وحالتشو دوست دارم ولی جنسشو نه.چشمام قهوه ایه.خوشگلن دوسشون دارم ولی متاسفانه همیشه قرمزن:////دماغم:||مدلشو دوست ندارم ولی خب بعضی وقتا حس میکنم کیوته.
لبهام*---*عضو موردعلاقه م توی بدنم.مامانم میگه خیلی زشتن منم اصلا برام اهمیتی نداره.
لبهای صورتی خوشگل ودوست داشتنیم!
صورتم هم خیلی جوش داره.اما برای من مهم نیست.
قدم کوتاهه.البته میشه گفت متوسط.ولی بازم مامانم همش میگه کوتاه(چرا مامانم انقدر علاقه داره منو تخریب شخصیتی کنه؟من محکم تر ازاین حرفامXD)
خب دیگه.درکل یه ظاهر کاملا معمولی ولی خودم راضیم بابتش فقط ای کاش دماغم از اون دماغ ایده آل هام میشد وجنس موهام نرم ولطیف تر ترجیحا قدمم یکی دوسانت بلندتر دیگه محشر میشد!😂😍

2. تا حالا کسی رو توی بیان آنفالو یا پستی رو دیس لایک کردی؟
نه!

 3. معنی اسمت چیه؟ ( کسایی که اسم اصلیشون نیست بگن چرا این اسم آلان شون رو برای خودشون انتخاب کردن )
زینب.درلغت یعنی:درخت خوشبو^-^
دراصطلاح: یعنی زینت پدر


 4. از بین مزه ها کدومی؟ ( تند یا شیرین یا تلخ یا ترش )
همه ش باهمXD
شایدم ملس به قول آرتمیس.


 5. اغلب به خاطر چی وب های دیگه رو دنبال میکنی؟ 
خب اگه خوشم بیاداز مطالبشون یا خود نویسنده ش دیگه.
اون وب هایی که از قبل اینکه بیانی بشم میشناختمشون ودوستشون داشتم رودنبال میکنم یا اونهایی که دوست دارم بیشتر باهاشون آشنابشم!


6. چند تا از عادت های روزانه ات که پیش پا افتاده ان رو بگو .
عاااامممم...نمیدونم به خدا😂


. 7. اگه معلم یا استاد می شدی ، کدوم درس رو برای تدریس انتخاب می کردی و معلمش می شدی؟ چرا؟
نمیدونم.جدا بهش فکر نکردم.نمیدونم خداوکیلی.


 8. چه رنگی روحت رو توصیف میکنه ؟ 
سبزززززززززز


9. چه چیز هایی توی بیان خوشحال و ناراحتت کرده؟ 
خیلی چیزا.
یکیشم آیامه چان*___*
ناراحت؟بازم یکی دوتا چیز بودن...


10. فرزند کدوم بخش از طبیعت هستی؟ 
خاک!خاک!خاک!از هیچ چیزی درمورد خودم تا این حد اطمینان ندارم^_____^آه خااااک!


11. دوست داری چه چیز ( ویژگی ظاهری یا باطنی ) از اعضای بی تی اس رو مال خودت کنی؟
من اصلا نمیشناسمشون😂


 12. چه کتاب یا فیلمی روی زندگیت خیلی تاثیر گذاشت؟
اینا که خیلی زیاد بودن.گزینه ی اول بدون شک انیمه ی شاهکار وایولت اورگاردنه.همه ی اونایی که منو میشناسن میدونن شدت علاقه ی من به این انیمه ودلیلش رو.
غیر از اون...عامممم...بزنین اینجا شما.


 13.چجوری با بیان آشنا شدی؟
قبل از همه ی همه ی شما من یه دوست بیانی داشتم به اسم نیلوفر ازهمون موقع هم همش به من میگفتن پاشو بیا بیان بیان بهتره😂


 14. دوست داری کجا قرار بزاری؟ ( قرار دوستانه یا عاشقانه هرکدومو که گفتین )
وای چه سوال سافتی جوابشم دارم. قطعا شهربازی یا کتاب فروشی*---*
وای وای وای وای وای.دوتا شخصیت دارم ازگوگولی هم گوگولی ترن اون وقت یکیشون که خیلی نازه همش میگه بریم شهربازی یا کتاب فروشی؟
اون یکی هم هیچ وقت محل قرار رو خودش انتخاب نکرده همش اون:/😂


 15. یه چیزی که خیلی توی دلت مونده رو بگو . 
چراااااااا چراااا چرااااااااااچرااا آدم هارو قضاوت میکنید؟
آاااااه


16. شکلک مورد علاقه ات چیه؟ ( میتونه ایموجی یا شکلکی ساختگی توسط خودتون باشه ) 
همه شکلکا😐
مخصوصا این کیوت*-----*یا این•---•وای این دومی خیلی خیلی موده!


17. نرم افزار هایی که بیشتر از همه ازشون استفاده میکنین؟
اینستا...گوگل وهمین دیگه فکر کنم!
مگه نمیدونید من منزوی ام؟هیچ جا نیستم!


 18. کار یا کارهایی که ازشون متنفرین؟ 
ای بابا الان من چطوری این همه چیزو یادم بیاد وبگم ؟
توضیح دادن.
توصیف کردن.
به یاد اوردن.
صحبت کردن با مردم.
قانع کردنشون.
مخصوصا صحبت کردن جلوی جمع.
توضیح دادن خودم واحساساتم(سخت ترین کاردنیاااااا)
عروسی رفتن(چیه خب متنفرم•---•)
نشستن توجمع های زنانه ودخترای نوجوون.حرفای خاله زنکی.چرت وپرت.غیبت کردن:////
اینکه بهم بگن چرا قاطی جمع نمی شی.
آهااااای دفعه ی دیگه اینو بهم بگن بی رودرواسی قراره بهشون بگم چون حالم بهم میخوره از حرفاتون.به تمام معنی حالم بهم میخوره تازه از اخلاق وافکارتون نیز.
هروقت درمورد یه مسائل درست حسابی وبه درد بخور ومفید که حال آدمو بهم نزنن نشستین صحبت کنین،ویکم فرهنگ حرف زدنم یاد گرفتین اون وقت اگه منو دیگه منزوی ودرونگرادیدین!
شما بیاید منو توجمع هایی که دوستشون دارم ببینید باورتون نمیشه این همون من باشم.
پس مشکل خودتونید من منزوی نیستم‌.
اه قشنگ معلومه دلم پر بود ها.


19. حست نسبت به عید و سال جدید چیه؟ 
وااااااااااااااااای عید*----*حسم نسبت بهش عالیه چون همیشه،همیشه،همیشه،همیشه،نوروز ها بهترین وفوق العاده ترین خاطرات توی زندگی من بودن وحتی یک دونه نوروز بد هم ندارم من توی دفتر خاطرات زندگیم.وامکان نداره نوروز ها برام پر از شیرینی وحس خوب نباشن،حتی نوروز پارسال(امسال؟)که همراه باکرونا بود هم بی نظیر ومحشر بود.
اصلا هر نوروز بهتر از سال قبل واقعا!
وای الانه که اشکم در بیاد از این همه قشنگی نوروز ها😭💙
الان فکر نکنید همش میرم عید دیدنی ودید وبازدید ها...نه ازاین کار متنفرم-__-
منظورم خود خود خود نوروزه واون فرقی که کل دنیا میکنه.یا لا اقل دنیای من*-----*


20. علت زندگی کردنت چیه؟
علت زندگی...
پیدا کردن خود واقعی م.وکمک کردن به آدم های دیگه.وصد درصد...نوشتنTT
من بخاطرهمه ی شگفتی هاش دارم زندگی میکنم+_____+
 


سوفیا جان❤مرسی بابت این چالش های...سوکیوت والبته سخت😂
[جدی نگیرید کلا جواب دادن به هر چیزی برای من سخته]