عاااااو بلههه^_^ یه بار دیگه از دل سرزمین جذاب ورنگارنگ وپر اسرار وهمچنین سادیسمانه ی انیمه ها اومدم خدمتتون=))) دلتون تنگ شده بود نه؟ *ریز خندیدن*
دل خودمم برای پستای سفر به انیمه ها تنگ شده بود.
این دفعه انیمه ای که باهم رفتیم تو کارش یه انیمه ی بسیار معروفه که فکر کنم کمتر کسی باشه ندیده باشتش!!
شیطان کش.
(قبل از شروع؛اسپویل دارههه.اسپویل دارههه.آقا من نمیتونم جلوی خودمو بگیرم میخوام با خیال راحت اسپویل کنم.پس عزیزانی که ندیدین وبه اسپویل حساسیت دارین استاااااپ کنید وجلوتر نیاید.هرچند که فکر نمیکنم کسانی که شیطان کش ندیده باشن تعدادشون زیاد باشه!)
شیطان کش از اون انیمه هایی بود که اصلا..اصلا..اصلا منو جذب نمیکرد.چندین بار تاحالا سعی کرده بودم امتحانش کنم.باور کنید چندییییین باااار. ولی خب..نمیتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. این دلیلیه که من تا الان ندیده بودمش.
از طرف دیگه ندیده رو خیلیییی از کارکتراش کراش داشتم. واقعا میدونستم عاشقشون میشم.حس ششم فوق العاده م که هیچ وقت بهم دروغ نمیگه اینو میگفت.و واقعا عذاب سختی بود که چون خود انیمه رو دوست ندارم باید فرصت آشنایی با کلی کارکتر خفن رو از دست بدم. خب فکر نکنم شما عمق مصیبتشو درک کنید..هیچکس درک نمیکنه.
رنگوکونفر اول بود.خود تانجیرو(حس می کردم می تونه شخصیت اصلی موردعلاقه م بین همه ی شخصیت اصلی های انیمه ای باشه..از بقیه شون خیلی قابل تحمل تر بنظر میومدD:)،شینوبوساااان جذاب،تومیوکا سان کرااااش(یعنی قیافشو میدیدم از ته ته ته قلب وبا پوست واستخونم حس میکردم ایییین از هموناااااستتت)و بقیه کارکترا که نمی گفتم سبکمن؛ولی بازم کنجکاو بودم باهاشون آشنا شم.
دلایل اینکه چی شد بالاخره انیمه رو دیدم به کنار.خودمم جدا یادم نیست😂اما شیطان کش تا قسمت۱۹فصل اول واقعا برای من ارزش دیدن نداره.بجز یه سه چهار قسمتش،من یه راست اون قسمتا رو رد کردم.ولی خب،از شانس زیبامون،از قسمت۱۹به بعد انیمه واقعا تغییر می کنه وبه کل چیز دیگه میشه. الان جزو انیمه های خیلی خوبیه که دیدم و واقعا راضی بودم ازش.داستانش،اوایل حس می کردم خیلی تکراری بود. هیچ جذابیتی برام نداشت.فقط شیطان می کشتن وباهمه ی بدبختیاش همیشه آخرش آدم خوبا برنده میشدن.کمدی های اعصاب خردکنی هم داشت که حس می کردم داره وقتمو تلف می کنه.شخصیت ها هم..هیچ!مصنوعی بنظر میرسیدن.
ولی خب از نقطه اوجش به بعد یه داستان جذاب داشتیم که برخلاف اکثر انیمه ها بدون اغراق وبدون مسخره بازی جلو میرفت ومنطقی بود.مخصوصا اینکه گذشته ی هر شیطانو نشون میداد یکی از قشنگترین ایده های انیمه بود که به دو دلیل برای من واقعا سافت کننده بود.یکی اینکه من عاشق شنیدن داستان زندگی هرکسی ام. ودوم اینکه من جایی که شخصیت منفی ها کاملا بد باشن ونشه باهاشون همزات پنداری کرد احساس وحشتناکی دارم..یا حتی کاملا بد هم نباشن..فقط داستان یک طرفانه روایت شه ومن هیچی از اون سمت ندونم. حس مزخرفیه .
اکشن ها وصحنه های مبارزه ای خیلی خوب بودن(وقتی من از اکشن ماجرا تعریف کنم باید نتیجه بگیرید واقعا خوب بوده هاا ..چون معمولا قسمت های اکشن برای من خسته کننده ترینن!!)گرافیک بسیار زیبا(اصلا من قبل اینکه شیطان کش ببینم همیشه گرافیکشو تحسین می کردم..البته بهتر از اینم هست😅)وشخصیت های بسیار..اشتیاق آور! 
گفتم اشتیاق آور چون رو عالی بودن یا نبودنشون حرف دارم.
نقطه ضعف خاصی تا اینجا نمیتونم از کار بگیرم بجز یه مورد که..اونم فکر نمیکنم نقطه ضعف حساب بشه. موضوع اینه که این انیمه وکارکتراش به حدی معروف بودن که من واقعا توقع نداشتم انقدر کم باشه.. فقط یه فصل ویه سینمایی ویه فصل دوم درحال پخش؟[درحال پخشه دیگهههه؟ اشتباه که نمیکنم؟]یه سوال دارم پس چجوری بعضیا انقدر رو بعضی کارکترا کراش زدن؟ اینا واقعا فقط در حد نشون دادن بودن بیشترشون..هنوز هیچی ازشون نمیدونیم!! من انتظار داشتم همشون حداقل یه مقدار..هعی.
بخاطرهمین شیطان کش هنوز برای من یه انیمه ی کامل نیست.مشکلی که داره فقط اینه که من هنوز کاملا راضی نشدم. میخوام بیشتر ببینم. پس واقعا به فصلی که داره میاد امید دارم.خیلی زیاد.
شخصیت های این انیمه..خب من درمورد شخصیت هاش یه جا خونده بودم که کلیشه ای هستن یاتوقع خاصی ازشون نداشته باشید•~•ولی بنظرم اینطور نبود.این شخصیت ها(مخصوصا شخصیت های فرعی)با همین دور نمایی که داشتن مشخص بود که پتانسیل فووووووق العاده ای دارن.هیچ کدومشون هم بنظر بنده کلیشه ای نیومدن.تنها چیزی که لازمه یه پردازش هنرمندانه وبی نقصه!! که امیدوارم انجام بشه وتوفصل های بعد بیشترو بیشتر ببینیمشون وبشناسیمشون.
مخصوصا اون گیوی لعنتی..که گلوم پیشش حسابی گیره!
والبته هاشیرای عشق:)) خدا نکنه لوس باشه. 

بیاین..بیشتر از این منو اذیت نکنین وبریم سراغ بخش موردعلاقه م. بااااشه؟؟؟

توصیف شخصیت ها..البته اینم بذارین بگم.چون خوب بعضیاشونو نمیشناسم وهنوز جای کار بسیار بسیار هست شاید درمورد خیلیاشون واقعا نتونم حرف زیادی بزنم..ولی بدونید که با همشون اوکی ام واز هیچکس بدم نمیاد😊

رنگوکو سان:
قفلی جدید *تا اطلاع ثانوی بک گراند گوشی وی به عکس این اسطوره ی زیبا تغییر می کند* (به رنگ های روشن حساسیت دارممم..ولی عوضش خیلی ابهت داره هردفعه رد می شم میبینمش کیف می کنم😅💪)

آه نفس عمیق..خدای من! برای شروع فقط بذارین بگم؛یه قهرمان واقعی!!!!!!!!!
(یاد آوری:من همونیم که از اکثر کسایی که بهشون لقب قهرمان داده میشه متنفرم..آره)

این شخصیت واقعا واقعا واقعا یکی از اون نوع شخصیت هاییه که همیشه دنبالشون می گشتم..تو پس زمینه های ذهنم تیکه تیکه ساخته بودمشون ولی دنبال کسی بودم که یه همچین شخصیتی رو به طور کامل خلق کرده باشه.. ویکی از سبک هایی که به شدتتتتت عاشقشونم.(ریختن اکلیل از چشمها وبالا آوردن رنگین کمان وسپس روی ابر ها سیر کردن) فقط با دیدن قیافه ش می تونستم بفهمم این همون چیزیه که من میخوام.
با اینکه شیطان کش شخصیت های خیلی زیادی برای برانگیختن اشتیاق من داشت ولی دلیل اصلی دیدن این انیمه برای من ایشون بود. ^_^  اگر مثل من عااااشق شخصیت پردازی نباشید هیچ وقت نمیتونید حس وحال منو وقتی شخصیت هایی که همیشه دنبالشون بودم پیدا می کنم بفهمید!! عاقا میشه بجای بهشت بهم از این حس ها واز این شخصیت ها بدین فقط؟؟؟ فکرشو بکنید..چیزی که فکرشو می کردی..خود خودش..بدون هیچ تحریف وتغییری..
همون اولش که دیدمش یکم نا امید شدم چون دقیقا شبیه چیزی که انتظار داشتم رفتار نمیکرد.اینکه همش داد میزد هم باعث میشد با خودم بگم برو بابا این اصلا شبیه چیزی که تو میخواستی نیست فقط یه دیوانه ست.. :// و واقعا وسط راه بیخیالش شده بودم(البته هیچ وقت به طور کامل ازش قطع امید نکردم😅) وبه خودم میگفتم زیاد دلتو خوش نکن این شبیه چیزی که دنبالشی نیست..اما بعدش..عالیجناب غافلگیرم کردن واقعا!
شخصیت رنگوکو،از اون دسته شخصیت های بسیار پر انرژی،گرم گرم،آرامش بخش وخوش بین،سرشار از امید،انگیزه،آرمانگرا،قدرتمند،کاریزماتیک،پرشور وپر احساس،صمیمی وپرورش دهنده مثل یه استادن. بزرگوار وپدرانه. 
دقیقا از همونایی که وقتی بهشون حتی فکر می کنی از فرق سر تا نوک پات گرم میشه ولبریز از احساس شجاعت وشهامت و قدرت ودلاوری می شی! مثل خورشیدن.گرم وپر از احساس زندگی.یه چیزی تو مایه های کسی که من حاضرم با کمال افتخار اسمشو بذارم قهرمان.
شخصیت های قوی معمولا میگن؛ قوی تر ها سلطانن وضعیفتر ها باید له بشن :|| 
اما امثال رنگوکو سان میگن:قوی تر ها وظیفه دارن از ضعیفتر ها حمایت کنن ..قدرتشون برای همینه.از این متنفرم که همیشه خوب ها تو داستان ها ضعیف واحمقن یا آدم های قوی وباهوش،دیگه مهربون بودن وانسان بودن یادشون رفته!!
واقعا خوشحالم از وجود داشتنش. مخصوصا از وجود داشتنش توی دنیای انیمه ها (جای خالی همچین کارکتری رو تو دنیای انیمه همیشه حس میکردم..درحالی که بود!)
یکی از همون نوع آدمایی که باید بگی،مفتخرم از آشناییتون!(خدای من سر یوجین هم دقیقا همین حسو داشتمممم..)وخوشبختم که میشناسمتون! 
کاش توی دنیای واقعی هم رنگوکو سان،یوجین چوی،آقای کتاب فروش یا آن جونگ وون وجود داشتن! خداوندا..فقط یکی از اینا..فقط یکی از اینا میخوام! ترجیحا هم رنگوکو سان باشه چون الان قفلی زدم روش وحتی به یوجین چوی وآقای کتاب فروش هم ترجیحش میدم(البته شوخی میکنم😂)

واما درمورد مرگ باشکوه این بشر...نه نه.اصلا فکرشم نکنید.نمیخوام نویسنده رو به فحش بکشم.نمیخوام بهش بگم سادیسمی عقده ای بدبخت! نمیخوام بگم چرا زورتون فقط به شخصیت های موردعلاقه ی من میرسه..نمیخوام بگم الان دوباره مرگ همه ی بچه هام یادم افتاد..نمیخوام حرفای همیشگی مو بزنم بلکه میخوام بگم احسنت واقعا!
مرگ باشکوه،مرگ بامعنی،مرگ افتخار آمیز به این میگن ومن برای چی باید ناراحت باشم؟ من به شدت الان خوشحالمT___Tگذاشتی یکی از همون غم های شیرین وباشکوهیی که عاشقشونم رو تجربه کنم با این کارکتر فوق العاده ومرگش(بازم یاد یوجین افتادم..خدایا)
خب من میدونستم ایشون میمیره(رویکی کراش میزنی از قبلش بهت گفته باشما این میمیره نیای بعدش سر من عر بزنی..آره دیگه) وقبلا هم گفتم بعضی وقتا چیز خوبیه که از مرگ یکی خبر داشته باشم چون وقتی اتفاق می افته براش آمادگی دارم و دیگه شوکه نمیشم که نتونم به جنبه های زیبای قضیه توجه کنم و ازش لذت نبرم!
البته وقتی داشتیم به مرگش نزدیک میشدیم یکم لوس شده بودم وداشتم شروع میکردم که نه نه من نمیخوام تازه دارم باهاش آشنا میشم والان نه واین جور حرفا ولی روند مبارزه ومرگ قهرمانانه اش اونقدر زیبا بود ونویسنده ی داستان اونقدر خوب داستانو برام آماده کرده بود که تهش فقط بهش تعظیم کردم وگفتم آریگاتو...*
*نویسنده رو به بقیه ی نویسنده های سادیسمی انیمه ای کرده وعینک دودی اش را بالا میدهد:یاد بگیرید روانی های بدبخت! *
خلاصه ی کلام. رنگوکو سان ماهه ماه.من یه حس بی نظیرو به یاد موندنی رو باهاش تجربه کردم. ناراحت کننده ست که در ادامه ی داستان دیگه نمیتونم ببینمش ولی بازم ادامه ی داستان برام زیباست.چون میدونم درحق شخصیت موردعلاقه م ظلم نشده.
با اینکه رنگوکو سان خیلی زیاد هم تو داستان نبود ولی بنظر من یه شخصیت پردازی کامل وزیبا داشت..از همه نظر من راضی ام ..ولی خیلی خوشحال میشم اگه..یه جایی..توی دنیای موازی‌‌...داستانهای فرعی..بازم ببینمش(بالاخره بغضش می ترکد!) ..هققققق ..چون هنوزم میتونه جای کار داشته باشه. اون اوایل که همیشه لبخند میزد وپر از حس خوب واعتماد به نفس بود،میگفتم یعنی همیشه اینجوریه..؟ یعنی تو موقعیت های خیلی سخت واسترس زا هم هنوز لبخند میزنه وبه همه چی مسلطه؟ خب حتی اگر همیشه همین حالت رو داشته باشه بازم من دوستش دارم..اما وقتی یه چهره ی دیگه هم ازش موقع جنگ بهمون نشون دادن ..خب واقعا خوشحال شدم.این یعنی پرداختن به شخصیت از همه ی زوایا.
دیالوگ های تانجیرو خطاب به آکازا واقعا فوق العاده بود ..برنده ی واقعی رنگوکو سااانهههه...وکلا صحنه های پایانی سینمایی...غمش واقعا اونطوری نابود کننده وخرد کننده نبود واشکایی که داشتم میریختم گرم گرم بودن ومطمئنم ..طعمشونم بجای شور عسلی بود. واینکه لعنتی وسط گریه داشتم می خندیدم از دست کارای این اینوسکه وزنیتسوی خر!😂 احمقا..😁منو ببخش رنگوکو سان.
ولی رنگوکو سان می تونست استاد بی نظیری برای تانجیرو باشه.تنها چیزی که ازش متاسفم اینه که رابطه شون انقدر کوتاه بود ..هرچند تو همین مدت خیلی خیلی کوتاه درس هایی خیلی خیلی عمیق به تانجیرو و اینوسکه وزنیتسو داد.. مطمئنم هیچ کدومشون بعد از این دیگه آدم قبلی نمیشن.. اصلا اشکهای اینوسکه رو که دیدم فهمیدم اینوسکه یه درس بزرگ راجبه قهرمان واقعی بودن یاد گرفته..
کاش همه ی آدما بتونن انقدر تاثیر گذار زندگی کنن..
رنگوکو سان بابای من شو لعنتی~(خیلی درگیرش نشید حالا میدونید که کلمه ی پدر برای من معنی مخصوصی داره😁)

دلیل اسطوره بودن رنگوکو سان:
آکازا: تبدیل به شیطان شو! اون موقع دیگه فانی نیستی.می تونی قوی ترین بشی.محدود نیستی. واگه قبول نکنی شیطان بشی میکشمت!
رنگوکوسان:تبدیل به یکی از شماها بشم که درمقابل رئیستون باید سجده کنید وبدون اجازه ش نفس هم نمیتونید بکشید؟ مرگ با عزت؛بهتر از زندگی با ذلته!! 

+رنگوکو سان از خیلی جهات شبیه یوجین چوی بود. چون هم گرم وخورشید بود،هم از معدود شخصیت های خوبِ واقعا افتخار آمیز بود..هم مثل یوجین استاد بی نظیری بود که خیلی چیز ها به همه ی کسانی که برای مدتی تو زندگیشون حضور داشت یاد داد طوری که همه ی کسانی که میشناختنش زندگیشون به دو بخشِ قبل از رنگوکو سان وبعد از رنگوکو سان تقسیم شده بود..هم مرگ فوق العاده باشکوهی داشت که من واقعا نمیتونستم بخاطرش نویسنده هارو سرزنش کنم..ویه تشکر هم بهشون بدهکار بودم..وهم اینکه یوجین چوی هم همونی بود که بعد از آشنایی باهاش یه همچین احساس خوبی داشتم ومی تونستم طومار ها طومار درمورد فوق العاده بودن وحس خوبش بنویسم:))
رنگوکو سان وایب یوجین چوی طوری نداره اینطوری نبود که ببینمش یاد یوجین بیفتم یا اونقدرا آدمو یادش بندازه فقط وجه مشترک زیاد دارن(وبه قولی از یه رگ وریشه ن) وهمین خوشحالم می کنه چون در عین یک جنس بودن هرکدومشون منحصر بفردن.
[کالیستا یه بار گفت چه حسی داره تو پست معرفی یه سریال،یه سریال دیگه رو اسپویل شی؟ومن الان مستر سان شاینو برای کسایی که ندیدن اسپویل کردمD: ..ولی به درک! چون خودمم اسپویل شدم دیدمش هیچیم از ارزشش کم نشد]


تومیوکا سان:
بله ایشون. درونگرا.بی حس وحالت.وهمچنین...هیچکس دوسش نداره؟؟ :(((
آخییییی.این مورد آخری واقعا کار خودشو کرد.عاشقشووونم.عاشق اونایی که هیچکس دوسشون نداره و خودشون با وجودی که تقریبا به خیلی چیزا اهمیت نمیدن،اینو بهشون بگی ناراحت میشن!
فقط اون آخر کار که خبر مرگ رنگوکو سان رو شنید و واکنشش فقط"که اینطور"بود میخواستم بزنم تو صورتش! >___< که اینطور و کوفت!! واقعا انتظار داشتم الان یه واکنش احساسی نشون بده تا نویسنده یه پس گردنی بزنه تو صورت اونایی که قضاوتش می کنن وبگه برا چی به بچم میگید خشک..ولی ://
به هرحال. این بازم باعث نمیشه بچه بی احساس باشه. من منتظرم و واقعا منتظرم شخصیتش خیلی خوب باز بشه وشخصیت پردازی بشه. حالا که رنگوکو سان نیست باید رو ایشون قفل کنم. خیلیم جذابه. آقا چرا همیشه اون درونگرا های قوی ومتشخص وسافت باید موهاشون مشکی باشه ؟؟هااااان؟؟ انقدر ایده آل من نسازید.
تاصبح قیامت هم کارکتر درونگرا وقوی وسافت ورنج کشیده که قضاوت میشن بسازید من عاشقشون میشم واصلا برام تکراری نمیشن.هیهییهیی.
آقا یا خانم نویسنده که نمیشناسمت اگر روش نخوای کار کنی..ورش میدارم خودم براش داستان میسازم اصلا! ولی بهتره خودت انجامش بدی چون من حوصله ندارم زیاد :|😂

شینوبو سان:

*به چه دلیل منطقی یه نفر باید انقدر خوشگل باشه؟*
اول از همه بگم کلا این ویس اکتور هرکارکتری رو صدا گذاری کنه موردعلاقه ی من میشه:))
بله ویس اکتور واقعا مهمه مورد داشتیم یه کارکتر بوده من ازش متنفر بودم ولی چون ویس اکتور موردعلاقه م صدا گذاریش میکرد انقدر عاشقش شدم که وقتی کشتنش از عالم وآدم وحتی کراشم تو اون انیمه متنفر شدم..البته خودشخصیتشم خیلی گناه داشت وگرچه خیلی فرعی بود وهیچکی دوسش نداره من عاشقشم~
بگذریم.نمی فهمم چرا به این بانوی جذاب انقدر هیت میدن بعضیا. جامعه اوتاکو ها چرا انقدر کج سلیقه ن واقعا؟ اصلا سلیقه هاشونو درک نمی کنم. نه فقط بخاطر ویس اکتورش،این بانو یه تیکه جواهره.توضیح خاصی ندارم درموردش بدم خودتون میدونید.شخصیت جالبی داره.اینکه از درون عصبانی از بیرون خندون واقعا ندیده بودم تاحالا. کرم ریختناش در عین سافت بودنش،ملایم بودن،قوی بودن وهدفش..همشون جذابن. والبته چشماااش*____* زیر دستاش نیز!

نزوکو:
از من توقع که ندارید بشینم از شخصیت ایشون براتون تعریف کنم؟ بجاش فقط میخوام بگم کیوووووووووتیییی تا چهههه حدددد یکی از اینا بدین من ببرممممم!
همیشه دلم میخواست بدونم این نزوکو چان که یکی از پرطرفدار تررررررین دخترای انیمه ایه چجوریه والان که دیدمش واقعا... خودم به دسته ی عاشقانش پیوستم! خدایا😍😘😍کاواااااایییییییییی=»-٫&=-+٫:{℅ الـهه ی کیوتی وزیبایی...دلم نمیخواد آدم بشه یا حرف بزنه .بذارین تا ابد یه خنگ کیوتِ بدون دهن با اهمممم اهممم کردناش بمونه.
چشمای درشت صورتیش...آخه چقدر خوشگلللل:))😻❤

تانجیرو:*اینجا..این صحنه..👆قلبممم..*

بله‌.یکی دیگه از کسانی که مشتاق بودم باهاشون آشنا بشم ببینم این تانجیروی مهربونی که همه میگن کیه و واقعا تبدیل میشه به دوست داشتنی ترین شخصیت اصلی انیمه ای برای من یانه.البته الان هنوز ایتادوری یوجی عزیز رده ی اولمه ولی تانجیرو هم واقعا خیلی دوست داشتنی عه!
قابل توجه ترین ویژگیش برای من بالغ بودنش بود.خب من از آدمای بالغ وعاقل واقعا خوشم میاد. تانجیرو،یه آدمی که نسبت به سنش بزرگتر وپخته تره. شاید چون مسئولیت های زیادی به گردنش بوده.به هرحال،تضاد رفتاریش با اون دوتا خنگ بی عقل وهمچنین اکثر شخصیت اصلی ها رو دوست دارم. اون بالغ وهمزمان خیلی سافت ودل رحمه. وحامی همه ست.قلبشو دیدین چقدر شگفت انگیز بود؟ با اینکه مهربون هست یا همیشه تلاش میکنه ولی مثل بقیه ی شخصیت اصلی ها بی عرضه ودائم درحال گریه زاری نیست .در کل شاید خیلی متفاوت نباشه،ولی به هیچ وجه رو مخ نیست. وهمچین آدمای بزرگوار وبخشنده ای واقعا منو سافت می کنن:))) پسرای خوب رو دوست دارم..پسرای خوب..😍
 ونکته ی بعدی اینه که قلب مهربونش همه رو درک میکنه. از اون کاراکترای اعصاب خرد کنی نیست که بگه همیشه حق با منه.شما یه مشت هیولایید..من از همه بدبخت ترم..شما نفهمید منو درک نمی کنید.. هرکی مخالفمه باید بره بمیره . فقط منم که خوبم بقیه همه گاون! •-• از همینا که دلم میخواد بزنم لهشون کنم"-" اه اه .
آره.این بشر ..فقط اونجا که یکی بهش گفت تو فقط یه بچه ای چی میفهمی از این درد ها آخه واون لبخند غمگین تانجیرو که گویا ی همه چیز بود..شکننده بوووود..💔
*دانلود تعداد زیادی تانجیرو برای همه ی بچه های مظلوم وبدبخت من که گیر عوضی های خودشیفته ی در نظر همه خوب افتادن*
دنیا به تعداد بیشتری از این جور آدما نیاز داره..مخصوصا اینکه وقتی تعدادشون کم باشه سرکوب میشن..وله میشن..

اینوسکه:
خب این سبک کارکترا تقریبا تو همه ی انیمه ها هست ومنم واقعا ازشون خوشم نمیاد وروانمو می ریزن به هم! نوبارا،باکوگو،گارفیل،همه ی دخترای جیغ جیغو.چمیدونم تو این مایه ها.جیغ های از ته دل.یه لحظه آروم ننشستن.با همه دعوا وکتک کاری.پرخاشگری الکی الکی وبی دلیل عصبانی شدن.ملقب به موجودات سرسام آور!!
البته اینوسکه رو بعد یه مدت من باهاش اوکی شدم. تقریبا از یه حیوون وحشی داشت به یه آدم تبدیل میشد وبعد یه مدت بهش نگاه میکردم حس میکردم کاراش بیشتر از اینکه اعصاب خرد کن باشن خنده دارن! فقط کاش اون ماسک مسخره شو بر میداشت‌.قیافه ش خیلی خوشگله!! *---*

زنیتسو:
کم ترین نظرو راجبه این شخصیت دارم. چرا انقدر محبوبه اصلا؟😅
اینم از اوناییه که خیلی جیغ میکشه یعنی منو با اینا بذارین تو یه اتاق بعد یه مدت میاین می بینین منم چشمامو بستم دارم باتمام وجود جیغ میکشم دیگه هم هیچی نمیفهمم!
بس کنین بابا. اه.
غیر جیغ جیغو بودنش واینکه زیاد به دخترا می چسبه..مشکل دیگه ای باهاش ندارم.اوایل اصلا ازش خوشم نمیومد اما الان بنظرم بانمکه:))

موزان:
بالاخره ایشون. ایشونم یکی از کسایی بود که خیلی دلم میخواست باهاش آشنا شم.
انتظار نداشتم یکی از معروفترین ویلن های انیمه ای انقدر حضور کمی داشته باشه"-"من که هیچی ازش نفهمیدم. فقط خیلی ترسناک وبرنده ست واقعا. ابهتش..هرچند به اون جذابیتی که انتظارشو داشتم نبود. یه احساسات گنگی بهش دارم ولی حس میکنم از اوناست که حتی اگه ازش خوشم بیاد بازم باهاش لج میمونم همیشه😂
راستی؛فکر کنم همزاد خانم Rعه.دقیقا ترسناک بودن وغیر قابل درک بودن خانمRدرهمین حده!!(بی اغراق😂) فقط یکم خنده رو تر وکیوت ترش کنید!!

+راستی،اون شیطانه که خودشو با قطار یکی کرده بود واقعا خیلی خوشگل وکیوت بود!! نباید میمرد. حقش بود آکازا به جاش بمیره:// شعتتت..صداش خیلی حس خوبی داشت😅😂

در آخر..شیطان کش واقعا انیمه ی خوبی بود.حد اقل تو این برهه ی زمانی بهش خیلی نیاز داشتم. وقتی که از دست نویسنده های سادیسمی انیمه ای که دیگه بیشعوری رو به سرحدش رسوندن داشتم ذله میشدم(و می شوم همچنان) یه اثر پیدا کردم که برای مدتی یه غم منطقی وناب وباشکوه داشت.. ودرکل داستانش تا این جا اصلا آزار دهنده نبود(نه از نظر فنی نه از نظر احساسی)اونطوری نبود که وحشتناک ذوق مرگم بکنه..ولی حس خوبی بهم دادویه تجربه ی دلنشین بود ..وخودمم یه سری سناریو ها برای ادامه ش چیدم (اگه در ادامه تانجیرو هم بمیره خیلی خوب میشهD: با منطق ایشون هرکس بمیره مشکلی نداره برام)بانویسنده ش تا این جا خیلی اوکی بودم رفقای خوبی میشیم امیدوارم الان چشمش نزده باشم یهو از این رو به اون رو بشه..
واصلا یکی از معدوووود انیمه هاییه که واقعا انگیزه دارم برم مانگاشو بخونم(اگر که مانگاش قرار باشه مفصل تر بپردازه به همه چیز..البته شک دارم گشادی بذاره)
پیشنهادش می کنم؟(برای اون تعداد خیلی کمی که ندیدن) وای خدا آره پیشنهادش می کنم اگر چند قسمت اولشو تحمل کنید(یا خواستید مثل من بزنید جلو)شیطان کش غیر از اینکه یه داستان خوب،هیجان انگیز وپر معنی داره، فرصت آشنایی با رنگوکو سان رو هم بهتون میده😅😆  *پرت شدن لنگه دمپایی به طرفش...دزدیدن سر*
به هرحال..من الان حس خوبی دارم..به لطف رنگوکو سان..پس بفرمایین از خودتون پذیرایی کنید عزیزان=))