همیشه یکی از سرگرمی‌های مورد علاقه‌م فهرست نویسی بود. الآن هم می‌شینم وشروع می‌کنم. وقتی همه ی آدمهای رنگی رنگی مهربون زندگیم رو،دونه دونه کنارهم می‌چینم، قلبم کم کم مثل قوری روی سماور شروع می‌کنه به گرم شدن وقل قل زدن ومثل همون گل رزی که با نوازش دستهای گرم ومادرانه ی آفتاب از خواب بیدار شده،احساس سبکی می‌کنم. می‌بینی؟دوباره داره می‌تپه.