و‌همچنان بهار...😍❤

لامصب چقدرنگرانم اگه تموم شی چه کنم؟😭

ازوقتی سریال یک روز زیبارودیدم مردم هی میان بهم میگن عع پس بروفلان سریالوببین فلانی توش هست!

برای مثال بایدبخاطرسئوکانگ جون توهم انسانی ببینم(انصافاتوی توهم انسانی تنهاچیزی که ازش خوشم اومدشخصیت ربات سئوکانگ جون بودکه خیلی بانمک بودش وگرنه هیچ چیز سریاله جذبم نکرد نه داستانش نه محیطش نه شروعش موسیقی هاشم خیلی رومخم بودن نمیدونم چرا😐ازدختره اولش خیلی خوشم نیومدقیافه ش رومخ بوداماهمیشه میگم وقتی بازی خوب باشه قیافه هیچ اهمیتی برام نداره بعدکم کم خوشم اومدازش.بهرحال که قصدندارم این سریالوادامه بدم صرفابخاطرسنجیدن سطح بازیگری سئوکانگ جون رفتم تستش کنم.وخب تااینجاکه بنظرم بازیگر با استعدادیه تا الان سه نقش متفاوت ازش دیدم هرسه تاشونوخیلی خوب بازی کرده بود یون سوب که عالی رباته هم بامزه ست وخیلی خوب تونسته هم یه ربات دوست داشتنی روبهمون نشون بده هم ربات بودنشوبه بیننده همش یادآوری کنه به هیچ وجه کسی فکرنمیکنه که این انسانه.اون نقش بداخلاقش هم راستیاتش کارخاصی نمیکنه فقط یه قیافه تخس وعبوس به خودش گرفته یکمم گریم شده قیافه ش نچسب شده وگرنه این کاراکترنقش خاصی توداستان نداره بیشترمانورشون رو رباته ست.اماخب بدجورقیافه ش دادمیزنه نزدیک این بشرنیایدکه خیلی نچسبه😂
اماسریالش خداوکیلی خیلی غیرمنطقیه فانتزیم بایدمنطقی پیش بره مگه من بیننده یه بچه ی دوساله م که نویسنده شعورمنودراون حدفرض کرده باشه؟آخه یعنی چی که یه ربات بزرگ شه،غدابخوره وغیره؟تازه این سریال فانتزی هم که نیست علمی تخیلیه نبایدیکم معقول باشه؟خدایی کی بایه ربات ازدواج میکنه😐😑؟میشه این رباتوبه عنوان یه عروسک بامزه نگهش داشت وخیلی زیادم دوستش داشت اما واقعا به عنوان همدم...😐؟مرد زندگی؟خداوکیلی این چه جورشه!!!!
وباتوجه به این مواردواینکه من خیلی معیارام بالاست وفیلم وسریال روخیلی باوسواس انتخاب میکنم قطعا این سریال جایی تولیست دیدن های من نداره.
دومین سریال سریال توفوق العاده ایه که میگن بخاطرلی جه ووک(همون لی جانگ ووی گوگولی لعنتی دوست داشتنی که عشقش مزه ی ملیک شیک میداد وعاشق اون شلیله شده بودT_T)بروببینش.راستش تعریف این سریالوزیادشنیدم ولی اصلاعلاقه ای ندارم برم سراغش.یعنی هیچ جوره ترغیبم نمیکنه.بعدشم دلم میخوادلی جه ووک برای من فقط وفقط همون جانگ ووی حبه قندپسرک درسخون بچه مثبت یه شهروندعالی و وظیفه شناس وساده وبانمک بمونه نمیخوام کاراکتردیگه ای ازش ببینم.عکسشم دیدم اصلا ازقیافه ش خوشم نیومدتواون جا.تازه بچه ی بدیه اونجا پس کلامنتفی‌.من با اینکه ازبچه مثبتا زیادخوشم نمیادولی آخه خدایااین پسرچقدرخوب بودیون شیل میگفت من قبلناجذب پسرای بدمیشدم!بعدفکرکن بچه مثبت ودرسخون مدرسه عاشقش شده!چقدراون سکانسی که بهش اعتراف کردوبدضایع شدبنده خدا رودوست داشتم‌.اصلاها اینقدری این زوج ملیک شیکی عسل وعشق بودن من هرچی بخوام ازشون حرف بزنم میفتم به روده درازی بیخیال‌.ولی واقعا آخه خیلی گل بودن چراT_T)
سومین سریال هم بی خانمانه که خاله شیم میونگ یوتوش بازی میکنه وتا اونجایی که میگن ومن شنیدم درست وغلطشودرجریان نیستم میگن یه نقش منفی خیلی جذاب و(کاملا ایمان دارم به جذابیت این خانم من😍😎)خفن وخطرناک که اسمشم جسیکاهست(چراهمه ی جسیکاها اینجورین؟)ومن مطمئنم عاشقش میشم چون هم ازاینجورشخصیتاخوشم میادخیلی وهم به این خانم اعتماد دارم.چقدخوب بازی میکنه لامصب چقدرباجذبه ست!
اما اونم نمیخوام برم ببینم هیچی درباره ش نمیدونم ولی خب نمیرم‌ دیگه.حالاشایدمثل توهم انسانی یه پاتک بهش زدم امامن باخودم عهدمیبندم هیچ کدوم ازاین سریالهارونبینم‌.وخب من اگه به عهدایی که باخودم میبندم عمل نکنم مجازات میکنم خودمو.اما واقعا این سریالاوسوسه کننده هم نیستن اصلا😂
میدونیدچیه من مثلاوقتی ازبازی یه بازیگرتویه سریال یافیلمی خوشم میاد،تصمیم میگیرم برم چندتا ازکارهاش روببینم تاببینم بازیگریش درچه حده.بعداگه اون فیلما والبته بازی اون بازیگرهمه جاقابل قبول وموردپسندم شدکم کم اون بازیگربه لیست بازیگرای موردعلاقه م اضافه میشه(البته کم پیش میاد)درموردپارک مین یانگم همین طورشدتوملکه هفت روزه هرچندنقشش زیادنظرموجلب نکردامابازیش به دلم نشست چون من اکثرا ازبازیگرای توسن وسال اون بشر خوشم نمیاد!بعدرفتم چندتاچیزدیگه ازش دیدم سرشکارچی شهردیگه عاشقش شدم!😅بازیش بنظرم نسبت به همسن وسالاش جا افتاده وپخته تره نقش های متفاوتوهم خوب اجرامیکنه امانمیدونم خدایی چرا انقدرنقش دخترایی روبازی میکنه که به یه مردتکیه میکنن خیلی ازاین موضوع بدم میادبخاطرهمینه که ازبین کاراکتراش فقط باکیم نانا ارتباط خوبی برقرارکردم!تواین سریالشهم درسته دخترقوی وخیلیم نازی بوداما ازوقتی یون سوبو پیداکردیکسره چسبیدبه یون سوب یعنی چی خب؟یون سوب هرچقدرم خوب باشه بازم پسره واصلااااا خوشم نمیاد دختریکسره بچسبه به یه پسرودیگه همه چیزوهمه کاره ش بشه اون پسر-__-همش اینجورمواقع شارلوت میادتوذهنم*---*چقد دخترم گله آخه؟
چندتا نکته درباره این سریال یادم رفت بگم اولش شخصیت مادرهه وون بودش که خب اولاچقدر دخترنقش بچگیشودوست داشتم آقاچقدخوشگل بودمن که دخترم هم دلم رفت براش چه برسه پسرا😅اماخب...این شخصیت هم ازاون شخصیتاییه که همه،فکرمیکنن عجب آدم بی احساس وسردونچسبی‌.آخه به توهم میگن مادر؟هه وون خودش مادرشواینجوری توصیف میکردکه اون اصلاآدم خونواده دوستی نیست.امابعدا دیدیم که همین خانم،چه کاری کرد(درگذشته)بخاطرخواهرش؟اصلاکارکمی نبودها!!!بخاطرحفظ جون خواهرش وهمین که نمیخواست ازشوهرش طلاق بگیره همین نشون میدادکه اتفاقاچقققدرهم آدم خانواده دوستیه.خلاصه که شخصیتشودوست داشتم چون اونم یه جورایی درونگرابوداما واقعابنظرم کارش احمقانه بود وقتی زیرخشونت خانگیه به هیچ وجه نمیتونم قبول کنم چه بخاطرشوهرش چه دخترش بخاطراینکه زندگیشون ازهم نپاشه چیزی نگه!خب آخرش که بدترشدکه!هرچنداصلاهم باورم نمیشه این آدم با اینهمه ابهتوکی جرئت میکنه بزنه😐🤔یکم عجیب بوداین بخشهاش وبایدبازترمیشدبنظرم.
راستی یه چیزخنده دار درباره یون سوب بگم صبح درحال قهوه خوردن،ظهردرحال قهوه خوردن،عصردرحال قهوه خوردن،شب درحال قهوه خوردن!
بازهم ایم یون سوب:مشکل بی خوابی دارم!😂
درباره ی سریال هی بای ماما قول دادم بنویسم.
راستش سریال دوست داشتنی وملوسیه امامتاسفانه نمیتونه نمره ی بالایی ازمن بگیره.مهمترین چیزی که تواین سریال توجه منوبه خودش خیلی جلب کردو واقعاشگفت زده م کرده بودعشق مادروفرزندی به جای عشق  یک زوج جوان دلباخته بود.این ویژگی منوخیلی مجذوب کرداصلابخاطرهمین خواستم برم امتحانش کنم.من ازعشق متنفرم وتاحالایه سریال کره ای بدون یک ذره عشق وعاشقی هم ندیده بودم.احسنت که نویسنده ی این سریال تونست نشون بده عشق واقعی اون چیزی که توعرف جامعه جا افتاده نیست.چقدرعشق مادروفرزندی روزیبابه تصویرکشیده بودن درکنارش حتی یه عاشقانه ی ریزکوچولوی دیگه هم نبودکه این واقعا عالی بود.کمدی سریال خوب بود.راستش نه درحدعالی،متوسط بودوکمدیش ازحجم تلخیش کم میکرد.من اون آقای دکتر دوست کانگ هواروخیلی دوست داشتم. بنظرم خیلی توطنزعالی بودویک دیوانه ی واقعی بود😂بااینکه خودش دکترمغزواعصاب بود!اصلاقیافه ش خودش طنزبود!زنشم خیلی دوست داشتم خیلی خوشگل وبداخلاق بود!😅
بخش روح هاروهم تقریبادوست داشتم ولی بعضی وقتازیادی مسخره میشد.امابیشترین چیزی که این سریالوبرای من لذتبخش میکردبازی دوست داشتنی کیم تائه هی وشخصیت یوری بود!😍
قبلاتوسریال زندگی برای عشق دیده بودمش ولی اونجابازیش زیادتوجهموجلب نکرد.اینجاکه دیدمش هم اولش واقعاخوشم نیومدازش.امابعدش کم کم ناخواسته عاشقش شدم.نمیگم بازی فوق العاده ای داشت،نه به شخصه بنظرم توسکانس های احساسی یکم ضعیف بودوجای کارداشت اماخیلی بانمک وکیوت بود.عشق مادرانه روخیلی واقعی ازآب درش اورده بود(خودشم تازه مادرشده😍)توی طنزخیلی دلنشین بودمخصوصاوقتی شروع میکردبه شکایت کردن!😁وقتی سرپسرخانم می دونگ دادزدخیلی کیف کردم خیلی باجذبه وکیوت شده بود!خلاصه شایدبازی همه چیزتموم ومعرکه ای نداشته باشه،امامن خیلی باهاش کیف کردم!چون خودشم خیلی خوشگل ونازه دیگه برای این نقش بهترین انتخاب بود(خب من عاشق مامانای خوشگل ونازم😂)
درموردکوبوگایئول(دخترسرد ومنزوی خودم)همه ازعلاقه ی من به این دخترباخبرن فکرکنم!😂اصلافکرنمیکردم بتونه نقش یه مادروبازی کنه چون خیلی بچه به نظرمیاد!اماواقعاتونقشش جا افتاده بود.بنظرم بازیش نسبت به قبل پیشرفت کرده بوداماکاراکترش اونقدرابرام دلچسب نبود.بااینکه نامادری خیلی مهربونی بوداماخب یخورده...چی بگممم بعدازمیونگ هه ونقشش توی گوبلین این کاراکترش برای من در رده ی سومه.اینجازیادراضی نبودم ازش!
بقیه ی بازیگراهم بازی های متوسطی داشتن وقابل قبول بودن.نمیدونم چرا ازبازیگرکانگ هواخوشم نمیومدکلابازیش مصنوعی بودبنظرم.البته زیاد بدم نمیادازش.
ولی برعکسش عاشق سو ووشدم وای که عجب دختربانمکی بودخنده هاش خیلی شیرین بود*----*به این نتیجه رسیدم بچه های کره ای تمامابازیاشون معرکه ست!
یکی دیگه ازنکات مثبت وجذابیتهای خیلی قشنگ سریال،مفاهیمی بودکه راجع به مرگ وزندگی گفته میشد.تواین سریال میتونستیم زندگی ارواحوببینیم.باهاش یادمیگرفتیم که زندگی کردن چه نعمت بزرگیه،که آدمایی که مردن حسرت چه چیزهایی رومیخورن که ما چقدرساده ازکنارشون ردمیشیم،یادمیگرفتیم شایدمرگ دردوقدمی ماباشه،ازموقعیتمون لذت ببریم،وقت بیشتری روباعزیزانمون بگذرونیم...وبدتـرازاون عشق مــادربود...😢💔
این دیالوگ روخیلی دوست داشتم.خانم می دونگ به یوری گفت دلیل اینکه برگشتی به دنیا آرزوی مادرت بوده که گفت میخوام فقط یه باردیگه دخترموببینم!
یوری:اونوقت من همش به فکرسو ووبودم(به فکردخترش بوده نه مادرش)
خانم می دونگ:تقصیرتونیست.همه همینطورن.من این کار(روح گیری)روقبول کردم چون اگه قبول نمیکردم پسرم مجبوربوداین کاروبکنه.اما اون نمیذاشت من بچه شوببینم چون فکرمیکردازمن میترسه.من خودمم بامادرم همین طوربودم🙁😢😭
رنگارنگ بودن سریال هم جزونکات مثبتش بودوچشم بیننده روبازمیکرد.
گاهیی اوقات این سریال فان وبانمک به قدری تلخ میشدکه واقعا قلب آدموتحت فشارقرارمیداد.غمی که واقعالمس کردنی بودوهمه ی مامیتونستیم باهاش همزادپنداری کنیم ودرکشون کنیم.یه غم عجیب غریب وبزرگ وغیرعادی نبود.غم مادر وپدری که دلشون برای بچه شون تنگ شده،غم مادری که درحسرت درآغوش گرفتن فرزندش داره می سوزه ونمیتونه براش مادری کنه،وقتی سو وو به نامادریش میگفت مامان واقعا دلم برای یوری می سوخت😭اصلاعادلانه نبود!
امانکات ضعفی که شدیدارومخ من بودیکیش غیرمنطقی بودن سریال بودکه اصلادرکش نکردم.درسته که سریال فانتزی وماوراییه،ولی واقعابایدباعقل ومنطق آدم جوردربیاد.مگه میشه یه مرده بعدچهارسال زنده شه وبرگرده پیش خونواده ش وهمه شون خیلی راحت با این قضیه کناربیان؟من بودم تایه مدت بایدمیرفتم پیش روانپزشک😐🙏اینواصلانمیفهمیدم کلابه این نتیجه رسیدم فانتزی کره ای خیلی اغراق شده وغیرمنطقین وبه من نمیسازن من دیگه کی دراماباژانرفانتزی نمیبینم اصلا. ودومی روند فیلمنامه ی سریال بود.اولاکه زیادکشش نداشت من فقط بخاطرکیم تائه هی عزیزوطنزهای بامزه ش مشتاق ادامه دادنش میشدم وگرنه هرقسمت کشش سریال کمترمیشدنمیدونم چرا.دومین دلیلم برای ادامه دادن این بودکه بفهمم نویسنده واقعاچه جوری میخواداین داستانشوجمع کنه:/من انتظارداشتم یوری آخرسردرآرامش بمیره ولی این که هی یکی یکی داشت اعضای خانواده شومیدیدخب...ازقسمت۹دیگه سریالو ول کردم وبنظرم اینم ازنیمه افت کردیه راست رفتم سرقسمت آخرتاپایانوببینم.
پایانش همونی بودکه میخواستم وکاملامنطقی بودامابخاطر روندغیرمنطقی خودسریال پایان هم برام خیلی دلنشین نبودش!بنظرم اگه میخواستن یوری آخرش بمیره چرابایدهی یکی یکی اعضای خونواده شوببینه هی امیدواهی والکی بدن به بیننده، خونواده ش دیگه کم کم داشتن بامرگش کنارمیومدن این چه معنی داشت که دوباره سروکلش پیدابشه وداغشون تازه بشه آخرشم که میخواست بذاره وبره!؟
من آدمی نیستم که سرفیلم وسریال زیادگریه کنم امابعضی وقتاسرساده ترین چیزهابدجورگریه میکنم مثل همین سریال.چون بعضی چیزای ساده خط قرمزای منن مثل عشق مادروفرزندی.قسمت آخرسریال انقدرگریه کردم ک خدابدونه!هروقت به پایان قسمت آخرفکرمیکنم بازم دلم میخوادگریه کنم.چقدسو ووبزرگ شدهم خوشگل شد!
این سریال با این ایده واین موضوع بی نظیرواقععععاجای کاربیشتری داشت وراضی نبودم ازش درنتیجه بهش نمره ی6از10رومیدم!(با اینکه۶ازنظرمن نمره ی کاملی هست امانمیتونستم۵/یعنی دارای نقطه ضعف های زیادروبهش بدم چون بنظرم درحق مفاهیم عمیقش کم لطفی میشه)درآخرمیگم که،گول کمدی هاورنگارنگ بودن این سریال رونخوریدوبه هوای طنزش سراغش نریـدکه درآخراشکهایی ازتون میکشه که پشیمون میشید.فقط میتونم بگم...خوشحالم که این داستان حقیقت نداره😭وپیشنهادش نمیکنم!
اگه این سوژه تبدیل به انیمه میشدخیلی چیزفوق العاده ای ازاب درمیومدمطمعنم!😅
امادرباره ی کتابهایی که این چندوقت خوندم:
پنج قدم فاصله:
خیلی خوشحال شدم که پیداش کردم وتونستم بخونمش وبنظرم ازبین همه ی این کتابای این چندوقت این یکی بهتربود.همونطورکه حدس میزدم عاشق استلاشدم!چه دخترخوبی بود.ویلـم هیییی بدک نبود.داستانش جالب بودولی خدایانویسنده ش بیماری بدبخت کردن شخصیتاروداشت یاچی آخه چقدربلاومصیبت میتونه این دخترتحمل کنه وقتی پومرد دیگه نابودشدم!اصلاازآخراش خوشم نیومد.خییییییلی تلخ بودچجورمیتونه امیدبخش باشه؟این دختردیگه چجوری میتونه زندگی کنه؟من که بودم نابودمیشدم.خب پایانش غمگین نبودهرچندکه اگه چندسال بیشتربگذره مطمئنم یکیشون میمیره ودراین موردپایان خطای ستارگان بخت ماروبیشترمیپسندم(شایدبایدبرم یه باردیگه اونوبخونم نظرم درموردش تغییرکنه شاید.امامنویادتابستون افتضاحم میندازهههههT_T).اما ایده ش خیلی خیلی جالب ترازخطای ستارگان بخت مابود.فیلمشم که کلابیخیال فکرنکنم ارزش دیدن داشته باشه برای من مخصوصا که داستانشم میدونم دیگه.
مزایای منزوی بودن:
فقط بخاطراسمش انتخابش کردم یکمی منویادبابالنگ درازانداخت چون همه ش نامه نگاری بود.قلمش روون وخوب بوداما خدایی اصلابه منزوی بودن ربطی نداشت ازشخصیت اصلی هم کلاخوشم نیومدشخصیت پاتریک وسم خیلی جالب بودن وچیزی که خیلی رومخم بوداین بودک همه ش مشروب،سیگار،پارتی و...این مسئله خیلی چندش بود.کلاچیزشاخی نبود!
آب نبات هل دار:
راستش داستانش قشنگ بود وآدموترغیب میکردبرای خوندن ادامه ش ویکمی هم طنزداشت اماخب من یه دلایل شخصی دارم که ازش خوشم نیومده ونمیتونم بگمشون متاسفانه.ولی خب بدنبود.
پروفسوروخدمتکار:
این تولیستم بودبالاخره پیداش کردم برای آشتی کردن با ریاضی اماوقتی درباره ریاضی حرف میزدن همه ش میزدم جلو فکرکنم نصف کتابوزدم جلوتقریبا😂اماقلمش خیلی قوی بوداولین کتاب ژاپنی ای بودکه میخوندم ومتوجه شدم کتابهاشونم مثل انیمه هاشون خیلی خفنن^^شخصیت روتوخیلی دوست داشتم.
النوروپارک از رینبوراول:
خب داستان خاصی نداشت صرفا روزمرگی بودولی بانمک بودمن کلا ازقلم این نویسنده خوشم میاد.همه شون ریتم آرومی دارن واصلاهیجان ندارن امادرعین حال متفاوت وجالبن.تاحالاچندتا ازکتاباشوخوندم همه شون خوب بودن فقط فنگرلش مونده😭ازشخصیت ریچی متنفرم آخ اون مامانشون حیف شد=__=
چترتابستان:
خیلی کوتاه وساده بودش من ازشخصیت خانم فینچ خیلی خوشم اومدخیلی مرموزوباحال بوداماچیزی که تواین کتاب خیلی خوشم اومدازش موضوع مرگ بودولی مرگ توی داستان اتفاق نیفتادبلکه قبل ازشروع داستان اتفاق افتاده بودواین جالب بود.لازم نبودحجم بالایی ازغم روتحمل کنیم‌.مانورداستان رواین بودکه چطوربامرگ عزیزانمون کناربیاییم وبخاطرهمین برای من خیلی مناسب بود هرچندبازهم کمک چندانی به من نکرد!🙄
زایـو:
راستش همه درباره این کتاب میگن یه داستان ایرانی به سبک هالیوودی و...بخاطرهمین خیلی تحسینش میکنن اما من زیادنویسنده های ایرانی میشناسم که قلمشون فوق العاده هیجان انگیزه نمونه ش(اسمشویادم نمیاد)نویسنده ی پارسیان ومن یعنی چقدرجذاب وهیجان انگیزنوشته شده بوداون کتاب ودرباره ی افسانه هاواسطوره های ایرانی بودو واقعادرحدخودهری پاترهیجان داشت(البته تفاوتش این بودکه فضاش انقدرسردواذیت کننده بودکه فقط میتونی یه باربخونیش.با اینحال ارزش یه بارخوندنوداره واقعا)اما این یکی واقعا اصلاهیجانی که بایدوشاید رونداشت باتوجه به تعریفایی که ازش شنیده بودم انتظاربالاتری ازش داشتم البته ایده وداستانش خیلی جالب بوداماجای کاربیشتری داشت بنظرم و واقعامنونمیکشید.برای کسایی که به ژانرعلمی تخیلی علاقه دارن کتاب خوبیه.ولی من اصلا این ژانرودوست ندارم.تازه به قول آیریس جان ایناکه همشون پسربودن یه شخصیت دخترنبودکه من بتونم باهاش همزادپنداری کنم؟اگه داستانی دخترنداشته باشه سخت میتونم باهاش ارتباط برقرارکنم😂
با اینهمه کتاب فکرکنم دیگه دارم رقیب خوبی برای کارآگاهaمیشم!اصلاعادلانه نیست اون یه دوست کتابفروش داره که کتاباروهمه روبهش رایگان میدههههT--Tبروبمیییرخببب!
اما اینا اصلاکتابای تولیستم نبودن اونارومیخوام!😞
راستی،ببینیدناستاکاجان چی کشیده!😍هانارو(هانای خودم^^)


خیلی خیلی خیلی قشنگهههههه واقعا.البته دوتاتفاوت باهاناداره یکی اینکه هاناموهاش کوتاهه😁دوم اینکه هاناچشماش سیاهه سیاه مثل شب.اماخب بازم مهم نیست.بعدشم هاناوقتی جوون تربودموهاش بلندبودازوقتی مامان شدکوتاهشون کرد!
خلاصه عالیه مرسی عزیزم*---*آدرس وب نقاش:http://apparition77.mihanblog.com/
وحرف آخـر:شهادت امیرالمومنین روتسلیت عرض میکنم وتواین شبای قدرالتماس دعادارم ازهمگیتون.اولین شب قدرخیلی خوب بود.تاحالاتوعمرم اینطوری گریه نکرده بودم!خدایاممنون.واقعاحس سبکی میکنم الان.آرامش ژرف.واقعاباورم نمیشه احمقایی هستن که میگن روضه افسردگی میاره.بیخیالشون اوناهیچی نمیفهمن!اصلا اهل بیت آرامـشن^_^❤اشک هم واقعایه نعمته.خدایامرسی که گریه روآفریدی.نمادپاکی رو...
پ‌.ن:منبع عکس اول پست،پیج=sania_riaziاین بشرهم یکی ازعشقامه^^💚