شخصیت هام

بیاییدمعرفی شخصیتهامو اوردم*---*خیلی سعی کردم نقاشیاشونو بکشم ولی نشد:/حالانقاشی چنتاشونوکشیدم مدیونیدبخوایدتودلتون به این نقاشیابخندیدباخون دل کشیده شدن😓

ادامه برید🙏

نفراول هانا:
میتونید قیافه بالاروتصورکنیدبه علاوه ی کمی جدیت کنارمهربونی چهره ش.شخصیت بالاخودشم اسمش هاناست وداستان زندگیش تاحدودی شبیه هانای منه.اگه انیمه فرزندان گرگ رودیده باشیدبیشترهانای منومیتونیدبشناسید^^
هانانمادیه مادرواقعی،یه دخترخیلی قوی ومحکم که رو پای خودش وایساده ونیازی به حامی نداره،درکناربزرگ کردن بچه هاش تربیتشون هم براش اهمیت خیلی زیادی داره.چهره ی خیلی جدی ومصممی داره.اماکناربچه هاش یه مادرکیوت ومهربون به معنای واقعی کلمه ست!کاش میتونستم نقاشیشو بکشم حیف که نمیشه.یکی ازویژگی های خاصش اینه که عصبانیتش اونچنان جذبه ای بهش میده که هیچ کس نمیتونه روحرفش حرف بزنه یا کاری بکنه واین ویژگیش به پسراولش به ارث رسیده!
خیلی شخصیت مظلومیه عمرش هم تقریباکوتاهه وزودمیمره😢شوهرش یه احمق وبی عرضه ی واقعیه:/
شکل وقیافه ظاهری:موهای کوتاه سیاه،لاغروقدبلند،چشم های درشت،نافذوسیاه،رنگ پوست معتدل(نه تیره نه روشن)وکمی کک ومک ریز روی دماغ.کم پیش میادبخنده اماخنده خیلی خوشگل ودوست داشتنی ش میکنه^_^
فرزندان:دوتاپسر.
بریم سرمعرفی بچه هاش:
ایناسه تابرادرن که شخصیت های اصلی من محسوب میشن مخصوصابرادروسطی که همون شخصیت اصل کاری ومعروف خودمه.برادرسومی بچه ی هانا نیست مامانش فرق داره.
برادراول:
تقریباهمه ی اخلاقیاتش مثل مامانشه البته منهای اون جدیت!چون خجالتیه😂
خیلی صبور،مقاوم ومحکم ویه مردواقعی.مهربون وشدیدامسئولیت پذیرهم هست وهیچ وقت کسی نیست که فقط به فکرخودش باشه.به شدت درونگراست.معمولاخیلی مهربون وآرومه اما وای که اگه عصبانیش کنید😂بهترین ویژگیش اینه که اصلا اصلا اصلا اهل شکایت کردن وناشکری نیست وسعی میکنه باهمه چیزکناربیاد(موجودخیلی صبوریه گفتم که)
برادروسطی:زیادباید درباره ش حرف بزنم فکرنکنم بشه کامل توصیفش کرد اصلا.این شخصیت یه جورایی نمادخودمه ولی مازیاد شبیه هم نیستیم هاااااگفته باشم.بزرگترین فرقمونم اینه که اون اصلا درونگرانیست وآدم خیلی اجتماعی ایه وهمین ویژگیشوخیلی تحسین میکنم!قیافش کاملاشبیه مامانشه ولی اخلاقش اصلااااا.من اینوخلق کردم تایادبگیرم بیشترخودمودوست داشته باشم.بهم حس خوب میده کلا.
پرانرژی واجتماعی وعاقل با یه سری ویژگی های اخلاقی بسیار خوب اما به همون اندازه هم ویژگی های بد وبیخود.خیلی متزلزل،بی اعتمادبه نفس،دمدمی مزاج وسرد،اگه برادرش نبود نمیتونست تومشکلات دنیا سرپا وایسه گفتم ک این به مادر وبرادرش نرفته اصلا.ویژگی های اخلاقی مختلف زیاد داره نمیشه همشواینجا جاداد.عاشق کتاب،معمولا خیلی خوش برخورد،اما وقتایی که بزنه به سرش زیاده،خیلی رک،خیلی لجباز،خیلی غیرمنطقی،و اگه درست باهاش رفتارنکنید تاحدمرررگ باهاتون لجبازی میکنه اما اگه بهش احترام بذارید اونوقت میبینید که متقابلا چه احترامی رودریافت میکنید!گاهی اوقات خیلی بانمک میشه!نقطه نظرای جالبی هم داره😁
کارآگاه هم هست!طبق گفته ی خودش ازآدمای جدی وازخودراضی بدش میاد(من ازآدمای سبک بدم میاداون ازآدمای جدی/وجه تناقض😂👌)مثل خونواده ی اسپینکس(که یه جورایی شبیه خونواده پندلتون هستن خیلی)هرچندهیچ وقت اینوبه خودشون نگفته.لجبازخیییلی لجبازوسرنترسی هم داره.یه بارتوی یکی ازماموریتاش با مدیریه مدرسه که یه خون آشام وحشی وخطرناک وبی اعصاب هست انقدررر لجبازی کردکه خدابدونه😅نزدیک بودسرشوبه بادبده.
قبلنامیگفتم شبیه ایسوکه هنوزم شبیهش هست!
ازرمانتیک بازی دراوردن واین کاراهم متنفره(وجه مشترک)درونگرانیست ولی ازنشون دادن احساسات متنفره.(بازهم وجه مشترک)اما دلیل نمیشه عین اون آدمای بی احساس رفتارکنه خیلیم مهربونه.آهان راستی رابطه ش بابرادربزرگترش خیلی خیلی صمیمانه ست^^برادرش خط قرمزش،قهرمان زندگیش وهمه چیزشه بهش اعتمادبه نفسو امید میده خودشم زبون برادرشه کلاچون گفتم که داداشش خجالتیه😁
منم یه آدمیم که خیلی زودنا امید میشم واگه یه سری افرادکه برام مهمن نبودن نمیدونستم چه جوری زندگی میکردم!ازاین نظرهم شبیه منه.
برادرسومی شون:اصلا حال به هم زن به تمام معنی😑ازاون پسرای احمقیه که مثلا به خیال خودشون خیلی شاخن واون دخترای احمق ولوس هم عاشقشون میشن!
با اینکه ازیه خونواده ی فقیره همش بابچه پولدارامیگرده وکلاتودسته اوناحساب میشه.
علایقش مخ دخترارو زدن:||||
ازبرادر دومیش که واقعامتنفره!وازاینکه بهش بگن شبیه برادرت باش کفری میشه!اونهم متقابلا ازاین متنفره!برادر بزرگه شوتـقریبا دوست داره ولی هیچ وقت راضی نمیشه حرفشوگوش کنه ودست ازکاراش برداره.

شارلوت:ایشون هم نماد همسره.اگه گفتید همسرکی؟همون برادراولی!
وای بریم سر زوج قشنگمون^_^!آقا اینا تنها زوج موردعلاقه ی منن باتمام عشقشون،مشکلاتشون،زندگیشون ورابطه شون وبچه هاشون وطرزفکرو رفتاروهمه چیشون.زوج ایده آل من کلا.شارلوت خانم خیلی دخترخفنیه.خیلی خوش اخلاق ومهربونه وخیلیم عاقل وفهمیده ست(عاشق زنای فهمیده وباشخصیتم+__+).مثل خودم با بقیه دخترافرق میکنه.اونقدرامثل هانا سفت وسخت نیست با اینکه یه زن فوق العاده قویه اما خب هانا تکیه گاه نداشت پس کاملا روپای خودش وایساده بود اما شارلوت چون یه همسرخیلی خوب داره با اون فرق میکنه.بعضی وقتا هم یکم شیرین کاری دخترونه داره^__^خلاصه ایشون کلا زن زندگیه.موهاش کوتاه بود ولی گذاشت بلندبشه(خب هرکس سلیقه ای داره😓😂)وخیلی خوش اخلاق،منطقی،بانمک،شیرین،وعاقل وفهمیده!(دی ماهی هست)وخیلیم خوشگل وکیوته!باهمه ی زن هافرق میکنه واصلاااااا لوس بازی های زنونه نداره(همون چشم وهم چشمی هاومسخره بازیای احمقانه😐)چون اصلادرونگرانیست توجمع های فامیلی هم میره وازشون فاصله نمیگیره با اینکه اصلاشبیهشون نیست وبا اینکه زیادمسخره ش میکنن اما اون هیچ اهمتی نمیده.خفنه دیگه.
قیافه:پوست صورتی وکرمی،موهای قهوه ای روشن وکوتاه(طول میکشه تابلندشه خب😂😐)وچشم های قهوه ای.خوشگله کلا.
بعدباشوهرش تودانشگاه آشناشدن وقتی که همه ی دخترا دنبال پسرای جلف وبه قول خودشون جذاب وخفن ودخترکش وشاهزاده سواربراسب سفیدبودن این ازچشم پاک بودن ومعصومیت اون خوشش اومد وکم کم باهم دوست شدن وبعدهم عشق و...💗(یون سوب توی سریال یک روز زیباپیدایت میکنم یکمی هم منویادمرداین میندازه باخجالتی بودنش😅)
دختره اول عاشق پسره شد(پسره چون کلا زیاد یه کسی نگاه نمیکنه/مخصوصا دخترا/وتوجهی به کسی نداره عاشقشم نشده بود).اماشارلوت اصلابهش اعتراف نکردبلکه یه کاری کردتاخودش عاشقش بشه وبیادبهش اعتراف کنه!مثلا دوست صمیمی پسره(معرفیش درادامه میاد)خودش یه دوست دخترپیداکرده بود،که توپروژه ای که قراربود دونفره روش کارکنن اون رفت بادوست دخترش واین بدبخت تنهاشد.شارلوت هم بهش گفت اگه میخوای مامیتونیم باهم باشیم!بعدهمش باهاش جدی ومعقول رفتارمیکرداما وقتی اومدازش خواستگاری کرد...اینم دیگه اون روی شیطون وجیغ جیغو وکیوتشونشون داد^--^بعدازیه مدت که خیلی این روشونشون دادبهش گفت گولت زدم توفکرمیکردی من خیلی عاقلم ولی وقتی فهمیدی چقدخل وچلم که دیگه کار ازکارگذشته بود...😁اونم گفت توهرجوری باشی من دوستت دارم😌😍
شارلوت دوشخصیتیه وبسته به موقعیتش کاملامیتونه تویه شخصیتش فروبره.یکی خیلی عاقل وجدی،یکی شیطون وبانمک!اکثرمواقع هم یه چیزیه بین هردوشون.حتی وقتی مریضه وحالش خیلی بدباشه هم این روی بانمکش ازبین نمیره واین یه وجه مشترکه بین من واون#___#
این زوجم تنها داستان عاشقانه ایه ک من نوشتم وتنها داستان عاشقانه ای ک عاشقشم.مخصوصاروزعروسیشون😍😂
بچه هاشون:یک دخترویک پسر!

یکمی منویادناتالی پورتمن میندازه(عکس بالا)اصلا ایده شوازروی ناتالی نگرفتم ها ولی زن باشخصیت وایده آل ازنظرمن یه چیزی شبیه ناتالی پورتمنه!دختربایداین شکلی باشه.
***
جسیکا:عرررر رسیدیم سر عشق من😂این دیگه اون روی دخترهاست.شروشیطون،وحشتناک وخطرناک وبی اعصاب ودیوونه😂دائماعبوس وخیلی جیغ جیغو،خیلیم خوشگل،خیلیم مهربون واحساساتی(شوخی نمیکنم کم کم این خصوصیتهاش زنده میشه مخصوصا اینکه تازه مادرشده😂!)ولی کلا خیلی خفنه.ازدخترای نازک نارنجی متنفره.یه مامان بداخلاق وبی اعصاب وپرمشغله وجیغ جیغو و شیطون که یه جابند نیست کاراکترش ترکیبی ازاین چندتاکارکتره مخوصوصا اون دوتای اولی:کاراکتر تری توی فیلم روزمرگت مبارک+هان جی مین درسریال همسرآشنا😂+سوکی توی مینی سریال بچه ومن.
همه اطرافیان هم مطیعشن وازش میترسن😂هاها.حرفشوگوش نکنی یاعصبانیش کنی خودتومرده بدون.انقدرخوب حال مردمو جامیاره چشم غره هاش مثل ببرش میکنه!این یه دختر شر و سربه هواست که وقتی خودش مادر یه دخترمیشه کم کم وبتدریج با آشناشدن باسختی های مادرشدن پخته تروفهمیده ترمیشه.ومن عاشق تغییراتشم.فداکاری های مادرانه واینکه بچه ش ناگهان ازجونش هم براش با ارزشترمیشه و...
بعدمیدونید که بچه داری آدمو از زندگی میندازه.اینم بچشومیبنده پشتش.حالا بچه ش(که بسی کیوت هم هست*--*)هم مثل خودش جیغ جیغو وشره.یه دفعه آروم بود،بعد یه رهگذر براش شکلکای عجیب غریب دراورد دخترش زد زیرگریه(وگریه کنه دیگه آروم شدنش باخداست)جسیکاهم ک اصلاحوصله گریه اینو نداشت بطورناگهانی برگشت یه کشیده ی بسیارمحکم زدتوصورت اون بنده خداگفت مگه مرض داری عوضی؟😅
کلابه شدت بداخلاقه.هیچکس ندیدتش بخنده.مامان خودش احساساتیش میکنه(ینی قشنگ مشخصه من چقدعاشق عشق مادر وفرزندی ام؟)
فرزندان:یک دختر.

بیاین اینم نقاشیش-___-

بابت کیفیت وهمه چیزعذرمیخوام!

***
کارولین:بچه جسیکاست.البته وقتی که بزرگ میشه(خب اولاش نوزادبود وهمیشه به جسیکا آویزون😂منویادسوکی توبچه ومن میندازه دقیقا)
نمونه کوچیک شده ی مامانشه همونقدرخوشگل وهمونقدرآتیش پاره.کلا ازنوزادی آتیش پاره بوده این بشر.خیلی شبیه کورالین خودمونه.ازبچگی هم براش کارتون کورالینومیذاشتن اسمش ازرواون انتخاب شده😅مامان وباباش اصلابهش توجه نمیکنن وبراش وقت ندارن(ازهم جداشدن پدرومادرش)
شاید درنگاه اول خیلی خوشبخت بنظربیادچون مامان وباباش شدید باهم لجن وهرکدوم برای رقابت با اون یکی وبرای اینکه چشم اون یکی رودربیاره بیشتربه این بچه میرسه اما این چیزا کارولینو خوشحال نمیکنه اون دلش محبت وتوجه میخوادکه متاسفانه...
ولی خیلی بچه خوبیه هم عاشق مامانشه هم باباش.
ظاهر:بلوندوچشم آبی،پوست سفیدوموهای خرگوشی.
تقریبا۷سالشه وگودزیلاست.
***

نازنین:اینکه عشق بنده ست😍💘جزو۴تاشخصیت اصلی وخیلی مهمم که عشقن💜
سرد،مغرور،اشرافی،خیلی لوکس وشیک،مهارت خاصی درنوازندگی داره،بداخلاق وجدی،خیلی مضطرب،مهربون وگاهی احساساتی.رومخ وعاشق تیکه انداختن.متنفرازتمام جنس های مذکر جهان به جزپدرش.شاید ازاون دخترای لوس وافاده ای یی به نظربیاد که همه فکروذکرو زندگیشون ظاهر وتیپ ولباس وموهاشونه(به موهاش دست بزنی نصفت میکنه)اما درمواقع خاص خواهیم دیدکه میتونه چقدرشجاع وحرفه ای باشه.به نظرمن که کلا جنگجوبودن خیلی بیشترازلیدی بودن بهش میاد.ایشون اسلیترینیه و یه اسلایترینی اصیل💫😎
قیافه:موهای طلایی،به شدت بلندوچتری،چشم های سبز،پوست روشن ورنگ پریده،قدنسبتاکوتاه.قیافش خودویکتوریکاست!
علایق:تجملات،پیانو،پدرش،تبلتش،لوازم آرایشش و...
تنفرات:انسان های فرومایه،پسرهاو...
ملقب به:ملکه وشاهزاده خانم(بهش بگی شاهزاده خانم کفری میشه)
چیزهایی که معمولا همراهمش میبینید:یه تبلت گنده ی صورتی،زیورآلات،هندزفری وهدفون،کیف عزیزش که حاوی لوازم آرایشهاوکرم هاست،خرس پشمالو(نه که بخوادباهاش بازی کنه این خرس عروسکی یه وسیله رمزی وسریه😎)
یه پدرمرموزداره که تاحالا هیچکس ندیده تش وجادوگره وخیلیم پولدار.کارآگاهaباباشومیشناسه البته ولی ازش اصلا خوشش نمیاد:‌/هرچندهیچ وقت به خودش نگفته.چون باباش موجودمرموزیه خودمم خیلی خوب نمیشناسمش.باباش یه خواهرهم داره که۱۳ساله باهم قهرن😓!

***
مصطفی:
جزو۴تاشخصیت اصلیم(که تشکیل میشه ازخودم،نازنین،ایشون وعلیرضا)
چی بگم خب درباره ش اینم فقط تومواقع خاص مشخص میشه که چه دوست شجاع و وفاداریه.وگرنه درمواقع عادی،بامزه ست،عاشق اینه که خودشو ازچیزی که هست بهترنشون بده وازاون آدماییه که همش میگن بسپارش به من😁دائم بانازنین کل کل میکنن ومتلک بارهم میکنن،دشمنن کلا،و...کلاباحاله یکم شبیه رونه(رون ویزلی)
علیرضا:
خیلی خل وترسو و رومخه ولی بعضی وقتاخیلی خنده دارمیشه ولی واقعا حلزون داخل ساندویچ کاهوی داستانه.داستان نمیشه همش گل وبلبل پیش بره که ایشون مسئول تغییردادن جو داستان ورومخ کردنشه😁نگاه به قدوقواره ی کوتوله ش نکنید یک موجودشروریه خیلی تاحالاماجراهاودردسرهای خفن به بارآورده.
عموروح الله:
این شخصیت ازروی شوهرخاله ی خودم ساخته شده ولی به هیچ عنوان شباهتی باهاش نداره.خییییییییلییییی خنده دار و حرص درآره.حقه بازه باهاش یکم معاشرت کنی دلت میخوادجرش بدی ازبس حرص میده که به مرز جنون میبرتت😓بدترازهمه هم اینکه به نظرخودش اصلا چیزی نشده.میگه خب حالامگه چی شد؟تقریباکاراش شبیه کاری که شرلوک توقسمت نعش کش خالی باجان بیچاره کردهست😂😅
ولی خیلی خنده داره من که خیلی خوشم میاد ازش!یعنی نمک داستانوتکمیل میکنه.
یه ویژگی خوبش دست ودلبازبودن و ولخرج بودنه😂
البته باید بگم خیلم محبوب وپرطرفداره توهاگوارتزیه مدت معلم بودهمهههه عاشقش بودن!
با ارواح ارتباط داره خودشم دورگه ی روح_آدم‌ــــه.
پیرمردخوابها:
دوست بابانوئل.یه پیرمردخردمند وعاقل که مسئول به نمایش دراوردن خواب های انسان هاتوی ذهنشونه.کسی که شبها ستاره هاروتوآسمون پخش میکنه وقیافش برای همه خیلی آشناست چون همه توی خوابهاشون اونودیدن.
صاحب کتابفروشی م^____^:
طبق چیزی که انتظارشو دارید آروم،ساکت،درونگرا واهل کتاب.وقتی یه آدم اهل دل باهاش باشه میبینید که چقدرمیتونه باحال هم باشه.اونقدری راجع به کتابا اطلاعات داره ک تعجب میکنید واکثرکتابهاروهم توکله ش حفظه.البته ازاون آدمای اسکلی نیست که هیچی ازدنیای واقعی ندونه وفقط سرش توکتاب باشه ها چون من ازاینجورافرادکلا بدم میاد چهره ی آدمای کتابخونو خراب میکنن:/مگه کتابخونا همشون باید اسکل باشن!؟
شخصیت منم اصلا اینطوری نیست.کتابارومیذاره برای آخرشب چون توروزکه اصلا وقت نداره.بعدشم به شدت آدم اجتماعی ایه وبه همه ی زندگیش هم میرسه.
ایشون دوتابچه هم داره که عاشق فیلم کره این😅(به باریه کاغذمخصوصوگم کرده بودن به باباشون کفتن پدرمامستحق مرگیم...خواهش میکنم ماروبکشیدپدر!باباشون گفت یعنی چی؟انقدرفیلم کره ای نبینیدخب!)وباید بگم وضع مالیشون هم زیادخوب نیست(اونم بخاطراینکه مردم کتاب نمیخونن وکتابفروشی هم معمولا هیچ مشتری ای نداره واصلا مغازه ای که هیچ طرفداری نداره😢واقعیت تلخ!)
هرچندکتابا انقدرگرونن که همون تعدادانگشت شمارآدم های کتابخون هم فرار میکنن ازکتابفروشیا😂
کتابفروشیشوفکرکنم قبلامعرفی کردم یه کتابفروشی بزرگ ورنگارنگ وآروم وساکت که حال وهوای دنیای قصه هاروداره وخیلیم خنکه💙تم تابستونی وشاد داره.هرنوع کتابی بخوای توش هست.میتونی ازصاحب کتابفروشی مشاوره بگیری برای خریدن کتاب.اگه دوست داشته باشی هم میتونی باهاش راجع به کتاباتبادل نظرکنی اون پایه س همون طورکه کارآگاهaهمیشه همین کارومیکنه.هرکتابی جدیدبیادزودمیارتش واگه کتابیوسفارش بدی هم برات میارتش خلاصه خیلی جامع وکامله.
اینم تاحدی ازروی کتابفروشای خودمون ایده شوگرفتم اوناهم انقدرآدمای خوبینننن همیشه به من کلی تخفیف میدن درباره کتاباهم اطلاعات زیادی دارن.یکیشون پیرمرده یکیشون جوون.
میتونیم بگیم این همون کتابفروش خودمه داخل کتابفروشیش!

کتابفروشیو ببین آخههههه توووو😍

حالوهواتونوکتابفروشی یی کنیم*---*
اون یکی دوست کارآگاهa:
یه آدم بسیارعاقل ومتشخص و فوق العاده خوش اخلاق وامید بخش.همه دوستش دارن ودوست دارن بینشون ایشون قضاوت کنه وحرفشوهم قبول دارن.ازطرز رفتارش خیلی خوشم میادمعمولا خیلی با ادب وبانزاکت اما وقتی پای آدمای بی ادب وزبون نفهم وسط باشه هم خوب بلده چی کارکنه تابنشونه سرجاشون.با کارآگاه ماهم وسط دعوادوست شدن خیلی باحال بودخخخخخ😅همچین دوستی روباید هرآدمی داشته باشه ک وقتی افکارمنفی بهش هجوم میارن ویا نمیدونه باید چی کارکنه،ازایشون مشورت بگیره ومطمئن باشه یه راه حل عالی بهش نشون میده.آهان یکی ازویژگی های مثبت دیگه ش هم اینه که خیلی صاف وصادقه وبه هیچ عنوان اهل درورویی یاتملق وچاپلوسی نیست.من چون خوشم میادیه همچین آدمی باشم این شخصیتوخلق کردم خیلی بهم کمک میکنه آدم بهتری بشم!
اون برادربزرگه هم یه دوست داره که من عاشقشم بذارید یه معرفیش بکنم:خیلی بامعرفت ویه شخصیت به شدت باحال،هم خودش هم باباش وهم مامانش همین شکلین و خیلی خنده دار هستن😅دوتاخواهر دوقلوی خیلی شیطون و رواعصاب هم داره.ویه بچه ی به شدت کیووووت وگوگولی که ایده شواز روپسرخانمgگرفتم^_^
دیالوگ هاش همه ته خنده ن اون خصوصیات دوست خوب که قبلا نوشته بودم خصوصیات ایشون بود وقتی ناراحتی میخندونتت وقتی نیاز داری که بایکی حرف بزنی به حرفت گوش میده کاملا درکت میکنه درسته که خیلی مسخره ست ولی وقتی شرایط جدیه خواهیم دیدکه خودشم چقد جدی میشه دوستش وقتی عصبانی میشه حتی اینم ازش میترسه😂وخلاصه یه رفیق واقعی که هیچ وقت تنهات نمیذاره وثابت کرده فقط رفیق دوران خوش نیست بلکه تودوران سختی هم یه دوست واقعیه که همیشه کنارته وهرکمکی ازدستش بربیادکوتاهی نمیکنه وبرای رفیق حتی ازجونش هم مایه میذاره.چون دوستش آدم به شدت خجالتی و دورازاجتماعیه وایشون کاملا برعکسش ازهیچگونه تلاشی برای اینکه دوستشو وارداجتماع کنه وباعث بشه از این درونگرابودنش بیرون بیاد غافل نمیشه اماخب باید قبول کنه که دوستش درست بشو نیست(مثل خودم😂)خودشم میدونه ودیگه به اندازه قبل بهش گیرنمیده امابازم نا امید نشده خیلی وقتا میندازتش جلو😅انقدر شوخ طبعه که گاهی رومخ هم میشه(بهرحال حرص دراوردن جزو ویژگی هاشه)اما اصلا اصلا به پای شخصیت عمو روح الـ...نمیرسه!یه بارانقدر مسخره بازی دراوردآخرشم گفت حال میکنی یه همچین دوست باحالی داری؟😂

یه دکتره هست توسریال های بای مامایکم شبیه اینه.اون بنده خدا دکترمغزواعصابه ولی خودش مثل دیوونه هاست😂زنش خیلی خوشگل وخفنه همیشه هم کتکش میزنه خخخخ.
خب،شماکدوموبیشتردوست داشتید؟نظرتونوحتمابگید!
من خودم نمیتونم انتخاب کنم بینشون همه شون بچه هامن عاشق همه شونم!
میدونید،نویسنده بودن یعنی،به قول سرجیمزبری خودتوجای تک تک شخصیت هابذاری وهمه ی مسائل روازدیداوناببینی.دیدگاه هرآدمی با اون یکی فرق میکنه.دنیای هرکس بااون یکی فرق میکنه.بعضی وقتها که بعضیاشون منو یه کوچولوتودنیای خودشون راه میدن...میبینم که چقدردنیاشون بامن متفاوته...درموردشخصیتهاهم همینطوره.بایدبشینی کنارشون ومسائل روازدیداوناببینی،اون موقعه ست که میتونی درکشون کنی.نویسندگی خیلی دنیای پیچیده وشگفت انگیزی داره...❤